هنر به انسان ها ایجاد تعمل و تفکر عمیق را می دهد، که به راحتی قابل درک نیست. رسالت هنرمند این است که مسائل زیبایی شناسی به ارمغان آورد. وقتی این پیام به مخاطبان جامعه به طور واضح و روشن فرستاده می شود، این فرصت را برای تغییر در تفکر که از پیامدهای هنر است، فراهم می کند. هنر، انتقال عواطف و احساسات هنرمند به انسان است. هنرمندان چیره دست، قادر بوده اند در آثارشان، عواطف و تجربیات خود را به صورتی آشکار کنند که باعث برانگیخته شدن احساسات مخاطب شود و با ایجاد عواطف مشترک با مخاطبان، ارتباط و پیوندی معنوی برقرار کنند.
هنرمندان، با خلق آثار، آنچه را که افراد عادی از درک آن عاجز بوده اند، برای همگان، قابل فهم کرده اند. عکاسی، نقاشی، مجسمه سازی، آهنگ سازی، فیلم سازی، تئاتر، معماری، طراحی، طراحی کاریکاتور و…، امروزه دیگر از بخش های ثابت و جذاب زندگی جوامع انسانی شمرده می شوند.
هنر مجموعهای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی و یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند. دانشنامه بریتانیکا هنر را به عنوان «استفاده توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی و یا تجاری که می توان با دیگران تقسیم شود» تعریف می کند.
ما هنر را می سازیم زیرا چیزی در درون فکر و احساسات شخص هنرمند وجود دارد که شاید در جهان واقعی وجود خارجی ندارد، هنرمند با هنرش آن را خلق می کند. شاعر، موسیقیدان، بازیگر و هنرمند تصویری همه تمایل دارند تا آنچه را که احساس می کنند و چیزی از ارزش زیادی ایجاد می کنند بیان کنند. این یک نوع درمان یا یک نوع مدیتیشن است. بسیاری از هنر برای شادی خالص آن را انجام می دهند.
تخیل؛ مهمترین عامل شکلگیری اثر هنری
همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او.چندمعنایی بودن و منشور مانندی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه میشود. بدین معنی که هر پدیدهای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمیتواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری میایستد؛ دریافت و استنباط خاصی دارد.
شهاب سرشت
استاد دانشگاه، مشاور و کارشناس هنری